Sina Iravanian’s Reviews > Metaphors We Live By > Status Update
Sina Iravanian
is 31% done
~
Gestalt گشتالت (آلمانی)
چیزی که از اجزایی تشکلیل شده ولی به صورت یک کل درک میشود. مثل گشتالت درخت (گیاهی تنومند که سایه دارد) این که برگهای درخت قابلیت فتوسنتز دارند تأثیری در درک کلی ما از درخت ندارد. اصطلاحاً گشتالت یک کل است که از جمع اجزایش بیشتر است. «گفتوگو» هم یک گشتالت تجربی است که از اجزایی (طرفین، موضوع، آغاز، پایان) تشکیل شده ولی به صورت یک کل درک میشود. اجزای یک گشتالت خود گشتالتهای دیگری هستند.
— Feb 21, 2025 09:40PM
Gestalt گشتالت (آلمانی)
چیزی که از اجزایی تشکلیل شده ولی به صورت یک کل درک میشود. مثل گشتالت درخت (گیاهی تنومند که سایه دارد) این که برگهای درخت قابلیت فتوسنتز دارند تأثیری در درک کلی ما از درخت ندارد. اصطلاحاً گشتالت یک کل است که از جمع اجزایش بیشتر است. «گفتوگو» هم یک گشتالت تجربی است که از اجزایی (طرفین، موضوع، آغاز، پایان) تشکیل شده ولی به صورت یک کل درک میشود. اجزای یک گشتالت خود گشتالتهای دیگری هستند.
8 likes · Like flag
Sina’s Previous Updates
Sina Iravanian
is 33% done
~
مفاهیم عاطفی مثل «عشق» از اجزایی تشکیل شدهاند که خود گشتالتهایی (یادداشت قبل را ببینید) هستند که مبتنی بر تجربهٔ مستقیم نیستند. برای همین غالباً از طریق استعاره درک میشوند. استعارههایی مثل عشق چون سفر، بیمار، نیروی فیزیکی، دیوانگی، جنگ و ...
«در راه عشق گر برود جان ما چه باک»
— Feb 26, 2025 06:08AM
مفاهیم عاطفی مثل «عشق» از اجزایی تشکیل شدهاند که خود گشتالتهایی (یادداشت قبل را ببینید) هستند که مبتنی بر تجربهٔ مستقیم نیستند. برای همین غالباً از طریق استعاره درک میشوند. استعارههایی مثل عشق چون سفر، بیمار، نیروی فیزیکی، دیوانگی، جنگ و ...
«در راه عشق گر برود جان ما چه باک»
Sina Iravanian
is 30% done
مفهوم «علیت» استعاری نیست، وقتی که صرفاً دستکاری مستقیم محیط است؛ مثل پرتاب سنگ. ولی وقتی از «ساختن» میگوییم از استعارههای «بیرون کشیدن شیء از ماده»، «ریختن ماده درون شیء»، «زایش» یا «برآمدن» استفاده میشود. به غیر از زایش (پدر فیزیک نو)، مثالهای ۳ استعارهٔ دیگر به انگلیسی بدیهی و رایجاند، ولی به فارسی نه. مثلاً عبارات از سنگ مجسمه بیرون کشیدن، ریختن گِل درون مجسمه، خودکشی برآمده از ناامیدی به فارسی رایج نیستند.
— Feb 16, 2025 06:17AM
Sina Iravanian
is 28% done
~
دو دستهٔ عمدهٔ مفاهیم: ۱. آنها که به طور مستقیم از تجربه برآمدهاند (مثل جهات بالا/پایین درون/برون، شیء، ماده و…) ۲. مفاهیم استعاری برآمده از تجربه. مثلاً:
در جنگل ← جنگل چون ظرف
در محدودهٔ دید ← محدودهٔ دید چون شیء و ظرف
زمان تمام شد ← زمان چون ماده و منبع
اما بعضی مفاهیم ترکیب این دو هستند. مثل درک ما از مفهوم «علت و معلول» که هم به طور مستقیم از تجربه برآمده و هم استعاریست. فصل بعد در مورد همین موضوع است.
— Feb 14, 2025 05:15AM
دو دستهٔ عمدهٔ مفاهیم: ۱. آنها که به طور مستقیم از تجربه برآمدهاند (مثل جهات بالا/پایین درون/برون، شیء، ماده و…) ۲. مفاهیم استعاری برآمده از تجربه. مثلاً:
در جنگل ← جنگل چون ظرف
در محدودهٔ دید ← محدودهٔ دید چون شیء و ظرف
زمان تمام شد ← زمان چون ماده و منبع
اما بعضی مفاهیم ترکیب این دو هستند. مثل درک ما از مفهوم «علت و معلول» که هم به طور مستقیم از تجربه برآمده و هم استعاریست. فصل بعد در مورد همین موضوع است.
Sina Iravanian
is 27% done
فصل ۱۳ نظریهٔ جالبی را مطرح میکند. نه تنها در مباحثه از استعارههای جنگ استفاده میشود؛ بلکه مباحثه همان جنگِ تکامل یافته است که در آن تحقیر، تهدید، حمله، دفاع، تعیین قلمرو، یارکِشی و ... در انواع خیابانی، آکادمیک و حقوقی آن انجام میشود. جنگی که در آن آسیب فیزیکی به طرفین وارد نمیشود تا شانسشان برای ادامهٔ حیات از بین نرود و در عین حال، درست مثل جنگ، منابع از بازنده به برنده دستبهدست میشود.
— Feb 10, 2025 06:16AM
Sina Iravanian
is 23% done
~
مقصود نویسنده از «استعارههایی که با آن زندگی میکنیم» آن دسته از استعارههاست که در طرز فکر و رفتار انسانها تأثیرگذارند، مثل استعارهٔ «مباحثه چون جنگ». اما بعضی استعارهها فقط جنبهٔ تمثیلی دارند. مثلاً عبارت «پای درخت» درخت را به فردی که روی پایش ایستاده تشبیه میکند، اما از آن فراتر نمیرود و در زندگی و نگرشِ افرادی که از آن استعاره استفاده میکنند تأثیری ندارد.
— Jan 23, 2025 12:02AM
مقصود نویسنده از «استعارههایی که با آن زندگی میکنیم» آن دسته از استعارههاست که در طرز فکر و رفتار انسانها تأثیرگذارند، مثل استعارهٔ «مباحثه چون جنگ». اما بعضی استعارهها فقط جنبهٔ تمثیلی دارند. مثلاً عبارت «پای درخت» درخت را به فردی که روی پایش ایستاده تشبیه میکند، اما از آن فراتر نمیرود و در زندگی و نگرشِ افرادی که از آن استعاره استفاده میکنند تأثیری ندارد.
Sina Iravanian
is 22% done
~
«نظریهاش را بر پایهٔ مشاهدات بنانهاد». پایه و بنانهادن از استعارهٔ «نظریه چون ساختمان» استفاده میکند. ولی عباراتی چون «اتاقخواب، دودکش و لولهکشیِ نظریه» مصطلح نیستند. از استعارهها برای درک بخشی از مفهومی ناآشنا از طریق بخشی از مفهومی آشناتر استفاده میشود. گاهی از چندین استعاره برای تبیین یک مفهوم استفاده میشود که هریک تنها بخشی از آن مفهوم را تبیین میکند.
— Jan 22, 2025 03:32AM
«نظریهاش را بر پایهٔ مشاهدات بنانهاد». پایه و بنانهادن از استعارهٔ «نظریه چون ساختمان» استفاده میکند. ولی عباراتی چون «اتاقخواب، دودکش و لولهکشیِ نظریه» مصطلح نیستند. از استعارهها برای درک بخشی از مفهومی ناآشنا از طریق بخشی از مفهومی آشناتر استفاده میشود. گاهی از چندین استعاره برای تبیین یک مفهوم استفاده میشود که هریک تنها بخشی از آن مفهوم را تبیین میکند.
Sina Iravanian
is 16% done
~
«نیکسون هانوی را بمباران کرد. کاخ سفید سکوت کرد.»
در اولی نیکسون دستور را صادر کرده و در دومی کاخ سفید یک مکانه و
قدرت تکلم نداره. در این جملات از آرایهی مَجاز استفاده شده که در آن چیزی رابطه با دیگر اجزا را نشان میدهد. مَجاز هم مثل استعاره محدود به ادبیات نیست و به نگرش، رفتار، تجربیات و فرهنگ ما وابسته است. مثلاً اگر چهره کسی را ببینیم میگوییم او را دیدهایم ولی اگر فقط پایش را دیده باشیم چنین ادعایی نداریم.
— Jan 14, 2025 02:51PM
«نیکسون هانوی را بمباران کرد. کاخ سفید سکوت کرد.»
در اولی نیکسون دستور را صادر کرده و در دومی کاخ سفید یک مکانه و
قدرت تکلم نداره. در این جملات از آرایهی مَجاز استفاده شده که در آن چیزی رابطه با دیگر اجزا را نشان میدهد. مَجاز هم مثل استعاره محدود به ادبیات نیست و به نگرش، رفتار، تجربیات و فرهنگ ما وابسته است. مثلاً اگر چهره کسی را ببینیم میگوییم او را دیدهایم ولی اگر فقط پایش را دیده باشیم چنین ادعایی نداریم.
Sina Iravanian
is 14% done
~
«تورم کمر مرا خم کرد. تورم زندگی مرا نابود کرد.»
تورم یک مفهموم انتزاعی است که وجود خارجی ندارد. اما در جملهی اول به بار سنگین بر دوش تشبیه شده و در جملهی دوم به یک فرد زنده که از خود اراده دارد. این قبیل استعارهها که مفاهیم انتزاعی را به جسم عینی یا یک فرد تشبیه میکنند چنان فراگیرند که ما حتی متوجه ماهیت استعاری آنها نمیشویم.
— Jan 12, 2025 11:09PM
«تورم کمر مرا خم کرد. تورم زندگی مرا نابود کرد.»
تورم یک مفهموم انتزاعی است که وجود خارجی ندارد. اما در جملهی اول به بار سنگین بر دوش تشبیه شده و در جملهی دوم به یک فرد زنده که از خود اراده دارد. این قبیل استعارهها که مفاهیم انتزاعی را به جسم عینی یا یک فرد تشبیه میکنند چنان فراگیرند که ما حتی متوجه ماهیت استعاری آنها نمیشویم.
Sina Iravanian
is 9% done
~
استعارههای جهتده: به مفهمومی یک جهت فضایی مثل بالا/پایین، درون/برون و… نسبت میدهند. مثلا شادی، قدرت و اخلاقیات بالاست و غم، ضعف و رذایل پایین. ریشهشان در خصوصیات فیزیکی بدن انسان و فرهنگ هر جامعه است و ریشه در تجربیات عینی دارند. مثلا فرد غمگین خمیده و فرد خوشحال صاف میایستد. شکارچی بالای شکار قرار میگیرد. بعضی مثالهای فصل ۴ ترجمهپذیر نیستند، اما شبیهشان را میشود پیدا کرد: مثل «از نردبان ترقی بالا رفتن».
— Jan 04, 2025 04:08PM
استعارههای جهتده: به مفهمومی یک جهت فضایی مثل بالا/پایین، درون/برون و… نسبت میدهند. مثلا شادی، قدرت و اخلاقیات بالاست و غم، ضعف و رذایل پایین. ریشهشان در خصوصیات فیزیکی بدن انسان و فرهنگ هر جامعه است و ریشه در تجربیات عینی دارند. مثلا فرد غمگین خمیده و فرد خوشحال صاف میایستد. شکارچی بالای شکار قرار میگیرد. بعضی مثالهای فصل ۴ ترجمهپذیر نیستند، اما شبیهشان را میشود پیدا کرد: مثل «از نردبان ترقی بالا رفتن».
Sina Iravanian
is 6% done
~
خوبی استعاره این است که جنبهای از مفهومی را از طریق مفهوم آشناتری قابل درک میکند. بدیاش این است که جنبههای دیگر همان مفهموم را پنهان میکند. مثلاً استعارهی «مباحثه جنگ است» این جنبه از مباحثه که طرفین وقت باارزش خود را در اختیار دیگری قرار میدهند را مخفی میکند. یا استعاره مراوده کلامی چون مجرا که در آن ایدهها اشیایی هستند که در ظرفی به جایی فرستاده میشوند، وابستگی معنا به کانتکست (پیرامون) را پنهان میکند.
— Jan 03, 2025 07:02AM
خوبی استعاره این است که جنبهای از مفهومی را از طریق مفهوم آشناتری قابل درک میکند. بدیاش این است که جنبههای دیگر همان مفهموم را پنهان میکند. مثلاً استعارهی «مباحثه جنگ است» این جنبه از مباحثه که طرفین وقت باارزش خود را در اختیار دیگری قرار میدهند را مخفی میکند. یا استعاره مراوده کلامی چون مجرا که در آن ایدهها اشیایی هستند که در ظرفی به جایی فرستاده میشوند، وابستگی معنا به کانتکست (پیرامون) را پنهان میکند.

