Zy’s Reviews > سفر درونی > Status Update
 
  
    
      Zy
      is on page 217 of 352
    
    
    
      زیستن،من درد زیستن دارم.ولی همین خوب است!…سوز خراشیدگیهایم مرا به فریاد می اورد.فریاد کشیدن،زیستن است.من هستم،و می خواهم باشم…پیش برویم!می روم و نگاهم به پیش روی خودم است،
    
    
      — Sep 05, 2025 02:09PM
    
  Like flag
Zy’s Previous Updates
 
  
    
      Zy
      is on page 240 of 352
    
    
    
      اگر بر خطایم،چه می توانم کرد؟اوست که مرا چنین که هستم افرید،و چنین است سرشت عقل من؛ازاد و راستگو،فرانسوی.از همه منکرشدنها که امکان دارد از ادمیزاد افریده خدا سربزند،بدترینش ان است که ادمی ادمی را در خود منکر شود.
    
    
      — 19 hours, 12 min ago
    
   
  
    
      Zy
      is on page 229 of 352
    
    
    
      این سفر درونی،بتدریج که ادامه می یابد،برای من ماجرای شگفت اوری می شود.من خود را کشف می کنم.جهانی را بازمی شناسم که هیچ گمان نمی بردم.
    
    
      — Oct 27, 2025 02:32PM
    
   
  
    
      Zy
      is on page 220 of 352
    
    
    
      من هیچ در پی ان نیستم که انچه برایم خوب تواند بود حقیقی وانمود شود.من در جستجوی انک که حقیقی است.اگر هم به دست اوردنش برایم مقدور نباشد،نمی توانم از تلاش به سوی ان چشم بپوشم.
    
    
      — Sep 16, 2025 09:12AM
    
   
  
    
      Zy
      is on page 220 of 352
    
    
    
      خدابرای همه لازم است،و هر کس خدای خود را دارد،_حتی انان که خدارا منکرند!اما این خدا _این خداها_برای همه یک و یکسان نیستند.
    
    
      — Sep 16, 2025 09:05AM
    
   
  
    
      Zy
      is on page 219 of 352
    
    
    
      زیرا ما همه خدایانی می افرینیم.این سخن اشرافی که می گوید:((برای توده مردم خدایی لازم است))،چنان رنگ تحقیر دارد که دشنام ان به دهانی که به کارش می برد برمی گردد.لبان من از چنین گفته ای ابا دارد.من خود از توده مردمم،و برای من همه توده اند.
    
    
      — Sep 16, 2025 09:03AM
    
   
  
    
      Zy
      is on page 210 of 352
    
    
    
      اما شما هیچ درکم نمی کنید.در سفر به درون خود،شما نمی توانید راهنمایی ام کنید.سپاسگزارم که راهش را نشانم داده اید.اکنون خودم تنها خواهم رفت.شما که نباشید،ان تو بهتر خواهم دید.
    
    
      — Sep 05, 2025 02:01PM
    
   
  
    
      Zy
      is on page 209 of 352
    
    
    
      اعتراف.تنها اینجاست که من به یک نقطه زنده رسیده ام : خویشتن خود.اعتراف ناگزیرم می کن. که در خود بنگرم.
    
    
      — Sep 05, 2025 01:59PM
    
   
  
    
      Zy
      is on page 184 of 352
    
    
    
      مالویدا مرا،_خفته ای که نمی خواست بیدار شود،_می دید.و بیدارم نمی کرد.رویای من ،رویای جوانی خودش را به یادش می اورد.هردومان،هرکدام از سویی…((حتی لذت تیره قلبی اندوهگین…))را می چشیدیم.
    
    
      — Aug 09, 2025 06:42AM
    
   
  
    
      Zy
      is on page 181 of 352
    
    
    
      اکنون می خواستم هم خود را در افرینش اثر متمرکز کنم.اصل همین بود .هرچه مانعش می شد،می بایست کنار زده شود! …از این رو، می بایست از شغلی که گذران زندگی ام بدان بسته بود و برای دستیابی بدان چندین زمان رنج برده بودم چشم بپوشم.
    
    
      — Aug 09, 2025 06:29AM
    
  

