Mohammad Hanifeh’s Reviews > طفلی به نام شادی > Status Update
Mohammad Hanifeh
is on page 110 of 418
[تا پایان دفتر اول: زیر همین آسمان و روی همین خاک]
زندگانی میکنم، اینجا، ولی از دور
مثل مشتی کاغذِ چرکِ مچاله
توی یک سطل زباله
زندگی را دور میریزم
در لجنزاری که هر رجاله و تعویذخوان آنجا
خویش را فرمانروای خون و خوان و خواهشِ انسان
میشناسد
آه!
*
زندگانی میکنم،
آری،
ولی از دور
چون درختی زرد
در پایینِ پاییزان
روزهای عمرِ خود را میتکانم
در مسیرِ باد
روزها و روزهای روز
سالها و سالهای سال
زندگی کردم ولی از دور.
— Jan 17, 2021 02:56AM
زندگانی میکنم، اینجا، ولی از دور
مثل مشتی کاغذِ چرکِ مچاله
توی یک سطل زباله
زندگی را دور میریزم
در لجنزاری که هر رجاله و تعویذخوان آنجا
خویش را فرمانروای خون و خوان و خواهشِ انسان
میشناسد
آه!
*
زندگانی میکنم،
آری،
ولی از دور
چون درختی زرد
در پایینِ پاییزان
روزهای عمرِ خود را میتکانم
در مسیرِ باد
روزها و روزهای روز
سالها و سالهای سال
زندگی کردم ولی از دور.
5 likes · Like flag
Mohammad’s Previous Updates
Mohammad Hanifeh
is on page 400 of 418
[تا پایان دفتر پنجم: در شب سردی که سرودی نداشت]
اگر عشق نمیبود
علفهای بهاری
در آن سرد سحرگاه
سر از خاک نمیزد
▪️
اگر عشق نمیبود
ز سنگ سیه آن چشمهٔ جوشان
گریبان زمین را به جنون چاک نمیزد
▪️
اگر عشق نمیبود
برای شاخهٔ انجیر تکافتاده، چکاوک
چنین پردهٔ عشاق، طربناک، نمیزد
▪️
اگر عشق نمیبود
اگر عشق نمیبود.
— Mar 26, 2021 12:42PM
اگر عشق نمیبود
علفهای بهاری
در آن سرد سحرگاه
سر از خاک نمیزد
▪️
اگر عشق نمیبود
ز سنگ سیه آن چشمهٔ جوشان
گریبان زمین را به جنون چاک نمیزد
▪️
اگر عشق نمیبود
برای شاخهٔ انجیر تکافتاده، چکاوک
چنین پردهٔ عشاق، طربناک، نمیزد
▪️
اگر عشق نمیبود
اگر عشق نمیبود.
Mohammad Hanifeh
is on page 326 of 418
[تا پایان دفتر چهارم: شیپورِ اطلسیها]
با خاطرهها خوشیم، کان خوبتر است
کایینۀ پیش رو، نه جای نظر است
چون قطرۀ باران که چکیدهست به خاک
هر لطف که دارد، همه، در پُشتِ سر است.
— Feb 26, 2021 12:10PM
با خاطرهها خوشیم، کان خوبتر است
کایینۀ پیش رو، نه جای نظر است
چون قطرۀ باران که چکیدهست به خاک
هر لطف که دارد، همه، در پُشتِ سر است.
Mohammad Hanifeh
is on page 242 of 418
[تا پایان دفتر دوم: از همیشه تا جاودان]
خدایا تا به کی این دایره پرگار خواهد خورد
بس است این عهدِ خاموشی و این عصرِ سیهپوشی
کنون صد ساله شد آوازِ آن پیری که مینالید
«ز شمعِ مُرده یادآور» به شادیها چو مینوشی
شبی آنسان که میپرسید «یارب در کجای آن،
بیاویزم قبای خویش را» آن شاعر یوشی
...
— Feb 10, 2021 09:57AM
خدایا تا به کی این دایره پرگار خواهد خورد
بس است این عهدِ خاموشی و این عصرِ سیهپوشی
کنون صد ساله شد آوازِ آن پیری که مینالید
«ز شمعِ مُرده یادآور» به شادیها چو مینوشی
شبی آنسان که میپرسید «یارب در کجای آن،
بیاویزم قبای خویش را» آن شاعر یوشی
...
Mohammad Hanifeh
is on page 192 of 418
[تا پایانِ دفتر دوم: هنگامۀ شکفتن و گفتن]
ای غم که عبوس و کینهخواه آمدهای
شاید سوی من بهاشتباه آمدهای
بر گِردِ من از کهنه غمان باروییست
آه ای غمِ نو! تو از چه راه آمدهای؟
پ.ن: دفتر قبلی رو بهمراتب بیشتر دوست داشتم.
— Jan 29, 2021 02:41AM
ای غم که عبوس و کینهخواه آمدهای
شاید سوی من بهاشتباه آمدهای
بر گِردِ من از کهنه غمان باروییست
آه ای غمِ نو! تو از چه راه آمدهای؟
پ.ن: دفتر قبلی رو بهمراتب بیشتر دوست داشتم.

