Robert Khorsand’s Reviews > ‫شاهنامه، دفتر پنجم > Status Update

یاد دیالوگِ سرسی لنیستر در سریالِ گات افتادم که گفت: وقتی برای تاج و تخت می‌جنگی یا می‌بری یا می‌میری. اسفندیار در آرزوی تاج و تختِ شاهی جانش رو از دست داد.

رستمممممممممممممممممممممممممممممممم 😭

هفت خانِ اسفندیار 😯
هفت خانِ رستم در مقابلِ هفت خانِ اسفندیار مسخره بازی بود، عجیبه که همه وقتی اسمِ قدم‌های سخت که میاد از هفت خانِ رستم یاد می‌کنند اما از زبانِ هیچکس نمی‌شنویم هفت خانِ اسفندیار 🤨

پ.ن: کشتن گرگ، شیر، اژدها، زنِ جادوگر، سیمرغ، گریختن از برفِ عجیب و رسیدن به رویین‌دز و کشتنِ ارجاسپ و نهایتا آزادسازیِ خواهرانش از اسارت 😮

بازم آقای فردوسی یک داستان بزرگ رو اسپویل کرد😒

بعدِ مرگِ افراسیاب انگار تنِ تورانیان باز خاریده که ارجاسپ(پادشاه جدید توران) به بهانه زرتشتی شدنِ ایرانیان تصمیم حمله به ایران زمین گرفته و پادشاهِ ایران یعنی گرشاسپ رفته پیش اخترشناسان تا آینده
و نتیجه‌ی جنگ را پیشگویی کنند و آقای فردوسی اول تا آخرِ داستان به این بزرگی رو از زبان اخترشناسان پیشگویی کرده و حالا میگه داستان رو گوش کنید😐

آقای فردوسی آلزایمر گرفته بودی یا ما خواننده‌ها رو اسکل کردی؟!؟

لهراسب رو از بیابون برداشتی آوردی نشوندی روی تختِ کی‌خسرو ما چیزی نگفتیم اما اول کار گفتی پادشاهیِ لهراسپ ۱۲۰ سال است.

اونوقت در داستان لهراسپ در ۴۰سالگیِ پسرش بهش پیشنهاد میده که بجایش بر تختِ شاهی بنشینه و بعدش میای می‌گی پادشاهیِ گشتاسپ هم مانند پدرش ۱۲۰ سال خواهد بود؟!؟

وات د فاز؟؟؟

آقای فردوسی خودت تکلیفِ ما رو روشن کن دیگه، آخرش کتایون اسمِ دختره یا اسم پسر؟
هوووووووووووف 😯

بعدشم آقای فردوسی دمت گرم،‌ ببین دارم ازت تعریف می‌کنما، قربونِ دست و پنجت برم همین فرمون بدونِ اسپویل داستان رو ببر جلو و ضدِ حال نزن 😂