Kimia’s Reviews > مجموعه اشعار حسین منزوی > Status Update
Like flag
Kimia’s Previous Updates
Kimia
is finished
پر گشودیم و به دیوار قفس ها خوردیم
وه که در حسرت یک بال پریدن مردیم
مشت حسرت به نوازش نرسیده خشکید
ناتمامیم که در غنچه خود پژمردیم
تا چه آریم به کف وقت درو ما که به خاک
جز تنی خسته و قلبی نگران نسپردیم
زهرخندی که نچید از لبمان دوزخ نیز
آه از این میوه تلخی که به بار آوردیم
— May 01, 2023 12:10AM
وه که در حسرت یک بال پریدن مردیم
مشت حسرت به نوازش نرسیده خشکید
ناتمامیم که در غنچه خود پژمردیم
تا چه آریم به کف وقت درو ما که به خاک
جز تنی خسته و قلبی نگران نسپردیم
زهرخندی که نچید از لبمان دوزخ نیز
آه از این میوه تلخی که به بار آوردیم
Kimia
is on page 880 of 1048
من خستهام ز خواندنتان دیگر، ای فصل های باطل بی تعطیل
کی میرسد به صفحهی پایانش، ای داستان تلخ پریشانی؟
از شادمانی، ای قلم تقدیر ! بیش و کمی رقم زدهای این بار؟
یا تا همیشه خط غم و محنت، ما را نوشته است به پیشانی؟
— Apr 08, 2023 01:14PM
کی میرسد به صفحهی پایانش، ای داستان تلخ پریشانی؟
از شادمانی، ای قلم تقدیر ! بیش و کمی رقم زدهای این بار؟
یا تا همیشه خط غم و محنت، ما را نوشته است به پیشانی؟
Kimia
is on page 840 of 1048
ستمکاران چنین بنیاد مظلومان نمیکندند،
به جای آه اگر از مشت اینان بیم می کردند
نشان هوشیاری بود آن عصیان ابلیسی
زمانی که ملایک خاک را تعظیم می کردند
Being back to poetry after almost 2 years sure feels strange.
I mean I couldn't even type this in persian so. That strange.
— Apr 04, 2023 04:18PM
به جای آه اگر از مشت اینان بیم می کردند
نشان هوشیاری بود آن عصیان ابلیسی
زمانی که ملایک خاک را تعظیم می کردند
Being back to poetry after almost 2 years sure feels strange.
I mean I couldn't even type this in persian so. That strange.
Kimia
is on page 509 of 1048
من تو را
برای شعر بر نمی گزینم
شعر، مرا
برای تو برگزیده است
در هشیاری
به سراغت نمی آیم
هر بار
از سوزش انگشتانم
در می یابم که باز
نام تو را، می نوشته ام.
— Jan 11, 2021 01:53AM
برای شعر بر نمی گزینم
شعر، مرا
برای تو برگزیده است
در هشیاری
به سراغت نمی آیم
هر بار
از سوزش انگشتانم
در می یابم که باز
نام تو را، می نوشته ام.
Kimia
is on page 461 of 1048
آیا
به جای پر سیمرغ
موی کدام اهریمن را
در آنش
افکنده بودیم؟
— Jan 09, 2021 02:20PM
به جای پر سیمرغ
موی کدام اهریمن را
در آنش
افکنده بودیم؟
Kimia
is on page 406 of 1048
محکوم جاودانه ی رفتن
بی وعده رسیدن
سنگی که در حوالی مقصد هر بار
از شانه ام
می افتد
و باز
تا ابتدای آغاز
در می غلتد
و کرکسی که سیری نشناس
اما بی اشتها
محکوم وار
از جگرم می خورد
انگار هر دو
بیشتر از من
از راز دوره کردن این باطل
آگاهاند
__________
خواب خالی مرا گرفت و
پهن کرد
روی شهر و آسمان سیاه شد...
— Aug 23, 2020 02:22PM
بی وعده رسیدن
سنگی که در حوالی مقصد هر بار
از شانه ام
می افتد
و باز
تا ابتدای آغاز
در می غلتد
و کرکسی که سیری نشناس
اما بی اشتها
محکوم وار
از جگرم می خورد
انگار هر دو
بیشتر از من
از راز دوره کردن این باطل
آگاهاند
__________
خواب خالی مرا گرفت و
پهن کرد
روی شهر و آسمان سیاه شد...

