Marzieh Torabi’s Reviews > دکتر داتیس > Status Update
Marzieh Torabi
is 53% done
«تهران بزرگ است. هر وقت میروم آنجا فکر میکنم یک غولی گلویم را گرفته و فشار میدهد. ازش ميترسم.»
«تو که ازش میترسی چرا میخواهی بروی؟»
«موقتی از چیزی میترسی باید نور بیندازی توی چشمش تا بفهمی چی هست. مثل تاریکی.»
— Dec 03, 2021 09:27PM
«تو که ازش میترسی چرا میخواهی بروی؟»
«موقتی از چیزی میترسی باید نور بیندازی توی چشمش تا بفهمی چی هست. مثل تاریکی.»
Like flag
Marzieh’s Previous Updates
Marzieh Torabi
is 65% done
... هنوز از به یاد آوردن آن حادثه، آن اتفاق کوتاه، آن ملاقات یکطرفه غیرمنتظره قلبم میشود قلب آنژین صدری، ریهام میشود ریه سارکوییدوزی. نفس کم میآورم. درد توی فک پایینم میپیچد و ضربان خون داغ و تپنده را در شاخه کاروتید که از گردنم بالا میرود تا هشت شاخهاش را بدواند لابهلای صورت و مغزم حس میکنم. همیشه دروغهای بزرگ از وقایع بیاهمیت بیرون میزند.
— Dec 03, 2021 09:32PM
Marzieh Torabi
is 65% done
مریم همیشه اینجا بود، پیش من. نفرتی که یک روز بعدازظهر در خیابان فروغی تبریز نصیبم کرد دیگر رفته و فقط جای خالیاش مانده، پر نشده. مثل مردی شدهام که ممکن است دلش برای سرطانی که تا دیروز لاعلاج بوده و حالا درمانشدنی است تنگ بشود. عشق نیست. نوستالژی یا مصیبت هم نیست. جای او پیش من جای مریم غلامی است. ...
— Dec 03, 2021 09:31PM

