progress:
(page 150 of 604)
"توی پادگان آموزشی وسط اون همه مکافات و درگیری های مختلف قرآن جیبی استحقاقی تنها کتابیه که میشه در ساعاتی از روز با تمرکز بخونید و با مزاحمت های مختلف افسر ها و فرمانده ها مواجه نشید!" — Mar 21, 2019 07:06AM
"توی پادگان آموزشی وسط اون همه مکافات و درگیری های مختلف قرآن جیبی استحقاقی تنها کتابیه که میشه در ساعاتی از روز با تمرکز بخونید و با مزاحمت های مختلف افسر ها و فرمانده ها مواجه نشید!" — Mar 21, 2019 07:06AM
“مصـراعی سـت از شعـر ورلن
.که من دیگـر به خاطـر نمـی آورم
خـیابانی سـت در این نزدیکی
.که من دیگـر گـذرم به آن نمی افـتـد
آینـه ای سـت که برای آخـرین بار در من نگریسـته اسـت
دری سـت که من آن را برای ابد بسـته ام
در میـان ِ کتـب ِ کتابخـانه ام
کتـاب هـایی هسـتند که من دیگر هـرگز نخـواهم گشـود
:تابستان امسـال پنجاه ساله خواهم شد
...مـرگ ، بی وقـفـه مرا غـارت می کنـد”
―
.که من دیگـر به خاطـر نمـی آورم
خـیابانی سـت در این نزدیکی
.که من دیگـر گـذرم به آن نمی افـتـد
آینـه ای سـت که برای آخـرین بار در من نگریسـته اسـت
دری سـت که من آن را برای ابد بسـته ام
در میـان ِ کتـب ِ کتابخـانه ام
کتـاب هـایی هسـتند که من دیگر هـرگز نخـواهم گشـود
:تابستان امسـال پنجاه ساله خواهم شد
...مـرگ ، بی وقـفـه مرا غـارت می کنـد”
―
“امروز،احساس میکنم که تنها هستم
همانند آخرین روز خزان
و همچون دیارم
بعد از به خاک سپاری ترانه ی جوانی؛
تنهایم
امروز همه چیز تنهاست
همانند غربت مادرم
و همچون پیکر پدرم
و جسد یک قربانی شناخته نشده
تنها و تنهایم ...”
―
همانند آخرین روز خزان
و همچون دیارم
بعد از به خاک سپاری ترانه ی جوانی؛
تنهایم
امروز همه چیز تنهاست
همانند غربت مادرم
و همچون پیکر پدرم
و جسد یک قربانی شناخته نشده
تنها و تنهایم ...”
―
“گذر زمان عبور خورشید است پشت کوهها، تا که روزی خورشید، پشت کوهی جان بکند و به افسانهها بپیوندد، آن وقت هر انسانی بدون خورشید، معجزهای عظیم است”
― راز حرم سلطان
― راز حرم سلطان
“اگر باید زخمی داشته باشم
که نوازشم کنی
بگو تا تمام دلم را
شرحه شرحه کنم
زخمها زیبایند
و زیباتر آنکه
تیغ را هم تو فرود آورده باشی
تیغت سـِحر است و
نوازشت معجزه
و لبخندت
تنظیفی از فوارهی نور
و تیمار داریات
کرشمهای میان زخم و مرهم
عشق و زخم
از یک تبارند
اگر خویشاوندیم یا نه
من سراپا همه زخمم
تو سراپا
همه انگشت نوازش باش”
― مجموعه اشعار حسین منزوی
که نوازشم کنی
بگو تا تمام دلم را
شرحه شرحه کنم
زخمها زیبایند
و زیباتر آنکه
تیغ را هم تو فرود آورده باشی
تیغت سـِحر است و
نوازشت معجزه
و لبخندت
تنظیفی از فوارهی نور
و تیمار داریات
کرشمهای میان زخم و مرهم
عشق و زخم
از یک تبارند
اگر خویشاوندیم یا نه
من سراپا همه زخمم
تو سراپا
همه انگشت نوازش باش”
― مجموعه اشعار حسین منزوی
“هر شهری سرانجام به پایان میرسد و جادهای تهی آغاز میشود که پیمودن آن ایمان میطلبد”
― Billy Bathgate
― Billy Bathgate
Reza’s 2024 Year in Books
Take a look at Reza’s Year in Books, including some fun facts about their reading.
More friends…
Favorite Genres
Polls voted on by Reza
Lists liked by Reza

























































