Reza

Add friend
Sign in to Goodreads to learn more about Reza.

https://letterboxd.com/chatgard/

القرآن الكريم
Reza is currently reading
bookshelves: currently-reading
Rate this book
Clear rating

progress: 
 
  (page 150 of 604)
"توی پادگان آموزشی وسط اون همه مکافات و درگیری های مختلف قرآن جیبی استحقاقی تنها کتابیه که میشه در ساعاتی از روز با تمرکز بخونید و با مزاحمت های مختلف افسر ها و فرمانده ها مواجه نشید!" Mar 21, 2019 07:06AM

 
The Government In...
Rate this book
Clear rating

 
Loading...
شاهرخ مسکوب
“آدمیزاد یک بار به دنیا می‌آید، اما در هر جدایی یک بار از نو می‌میرد. مرگ یگانه دردی است که درمانش را هم با خود دارد. چون وقتی سر برسد دیگر دردی نمی‌ماند تا درمانی بخواهد. اما جدایی: دردی‌ست غیر مردن، کان را دوا نباشد/ پس من چگونه گویم، کاین درد را دوا کن”
Shahrokh Meskoob, سوگ مادر

Sherko Bekas
“تهران بر درختان حجاب اجباری پوشاند
تهران بر تن آبها عبا دوخت
تهران بر روی جاده ها جبه انداخت
تهران بر سر باغچه عمامه گذاشت

تهران به زور آواز را مجبور کرد تا ریش بگذارد
تهران بر تنِ شعر لباس عاشورا پوشاند
تهران موسیقی را بیوه کرد
و از زندگی، مجلس عزایی ساخت

تهران به روی کسی نمی خندد
جز به روی مرگ
تهران از هیچ چیز خوشش نمی آید
به غیر مرگ
نام تمامِ زنان و دختران و پسرانِ تهران
مرگ است

و آن چه در تهران هرگز از مادر زاده نمی شود
زندگی ست”
Sherko Bekas

حسین منزوی
“اگر باید زخمی داشته باشم
که نوازشم کنی
بگو تا تمام دلم را
شرحه شرحه کنم

زخم‌ها زیبایند
و زیباتر آن‌که
تیغ را هم تو فرود آورده باشی
تیغت سـِحر است و
نوازشت معجزه
و لبخندت
تنظیفی از فواره‌ی نور
و تیمار داری‌ات
کرشمه‌ای میان زخم و مرهم

عشق و زخم
از یک تبارند
اگر خویشاوندیم یا نه
من سراپا همه زخمم
تو سراپا
همه انگشت نوازش باش”
حسين منزوي / Hosein Monzavi, مجموعه اشعار حسین منزوی

شاهرخ مسکوب
“باید بپذیرم که عشق ... مرده است، من نیز باید آن را در خود بکشم. باز هم به یاد تورات می‌افتم که می‌گوید: «هر چیز را زمانی و هر مرادی را دورانی است... زمانی برای تولد و زمانی برای مرگ. زمانی برای عشق ورزیدن و زمانی برای کینه ورزیدن ... » اما این‌جا هم در برابر تورات می‌ایستم. کینه را به دل راه نمی‌دهم چون با این کار بیش از هر چیز خود را تحقیر کرده‌ام. فقط عشق خودم را می‌کشم و بحران را از سر می‌گذرانم تا دوباره ستون پاهایم را از زیر تنم احساس کنم. بدا بر من که هر روز باید زندگی‌ام را از نو آغاز کنم.”
Shahrokh Meskoob, در حال و هوای جوانی

Jorge Luis Borges
“مصـراعی سـت از شعـر ورلن
.که من دیگـر به خاطـر نمـی آورم

خـیابانی سـت در این نزدیکی
.که من دیگـر گـذرم به آن نمی افـتـد

آینـه ای سـت که برای آخـرین بار در من نگریسـته اسـت

دری سـت که من آن را برای ابد بسـته ام

در میـان ِ کتـب ِ کتابخـانه ام
کتـاب هـایی هسـتند که من دیگر هـرگز نخـواهم گشـود

:تابستان امسـال پنجاه ساله خواهم شد
...مـرگ ، بی وقـفـه مرا غـارت می کنـد”
Jorge Luis Borges

year in books
فؤاد
2,040 books | 3,620 friends

امیر لطیفی
706 books | 863 friends

Mg
Mg
142 books | 1,874 friends

Behzad
1,785 books | 603 friends

Mohamma...
1,119 books | 968 friends

Mojtaba...
2,141 books | 2,569 friends

Farideh
502 books | 527 friends

Darren
902 books | 4,950 friends

More friends…



Polls voted on by Reza

Lists liked by Reza