Status Updates From آرایش درونی
آرایش درونی by
Status Updates Showing 1-19 of 19
Atefe Dtr
is 85% done
«و من هنوز ایستاده بودم
بین تمام جمعیت
پژواکهای گامهایش را میشنیدم
میشنوم
غوغای استخوانهایش را میشنیدم
میشنوم
انگار آن صدف را بر گوشم نهادهام
میلرزد از طنینش لبهایم
سنگینی زمین گویی در انگشتانم مانده باشد.»
=)
— May 28, 2025 02:16AM
Add a comment
بین تمام جمعیت
پژواکهای گامهایش را میشنیدم
میشنوم
غوغای استخوانهایش را میشنیدم
میشنوم
انگار آن صدف را بر گوشم نهادهام
میلرزد از طنینش لبهایم
سنگینی زمین گویی در انگشتانم مانده باشد.»
=)
Atefe Dtr
is 70% done
«غرقهست در معماری تن
و چشم مثل زبان در تصدیقش به هذیان میافتد.
تنها مگر که واژهها بپاشند بر مدارش که نزدیک و دور میگردد.
و واژهها افشان میشوند بر مدارش و
میپاشند و شیدا میشوند.»
— May 26, 2025 12:44AM
Add a comment
و چشم مثل زبان در تصدیقش به هذیان میافتد.
تنها مگر که واژهها بپاشند بر مدارش که نزدیک و دور میگردد.
و واژهها افشان میشوند بر مدارش و
میپاشند و شیدا میشوند.»
Atefe Dtr
is 70% done
«غرقهست در معماری تن
و چشم مثل زبان در تصدیقش به هذیان میافتد.
تنها مگر که واژهها بپاشند بر مدارش که نزدیک و دور میگردد.
و واژهها افشان میشوند بر مدارش و
میپاشند و شیدا میشوند.»
— May 26, 2025 12:44AM
Add a comment
و چشم مثل زبان در تصدیقش به هذیان میافتد.
تنها مگر که واژهها بپاشند بر مدارش که نزدیک و دور میگردد.
و واژهها افشان میشوند بر مدارش و
میپاشند و شیدا میشوند.»
Atefe Dtr
is 30% done
«دیده شدی و زندگی از چشم مردگان بیرون آمد
و نام خود را
خانه به خانه
خواب به خواب و
درخت به درخت
صدا زد»
مختاری، مختاری =)))
— May 24, 2025 08:32AM
Add a comment
و نام خود را
خانه به خانه
خواب به خواب و
درخت به درخت
صدا زد»
مختاری، مختاری =)))
Atefe Dtr
is 30% done
«دیده شدی و زندگی از چشم مردگان بیرون آمد
و نام خود را
خانه به خانه
خواب به خواب و
درخت به درخت
صدا زد»
مختاری، مختاری =)))
— May 24, 2025 08:32AM
Add a comment
و نام خود را
خانه به خانه
خواب به خواب و
درخت به درخت
صدا زد»
مختاری، مختاری =)))
Atefe Dtr
is starting
«بنویس عشق اسم شبی است هنوز، که ما را در ورطههای دنیا حق حضور داده است و سایههامان را از دیوارهای کهنه گذرانده است، و میگذراند اگرچه بوی کهنگی اکنون مشاممان را بیازارد و از چهار جانب، خو گیریم و اخت شویم و شک کنیم و شک و یقین بیامیزند و میخکوبمان کنند و بر آشوبیم و باز بنویسیم، که ما همچنان مینویسیم...»
— May 20, 2025 10:36PM
Add a comment
Nahid
is on page 97 of 107
درها چگونه باز شد
درها چگونه بسته شد
با تو چه کس عبور کرد از این آستانه؟
خانه شکفت و دیدی در خویش
تنهایی از میان جمعیت می رود
جمعیت از میان تنهایی می آید.
شهری در آینه پیدا می شود
پا می نهی درونش و از خود عبور می کنی.
دیدار
— Dec 03, 2016 07:57AM
Add a comment
درها چگونه بسته شد
با تو چه کس عبور کرد از این آستانه؟
خانه شکفت و دیدی در خویش
تنهایی از میان جمعیت می رود
جمعیت از میان تنهایی می آید.
شهری در آینه پیدا می شود
پا می نهی درونش و از خود عبور می کنی.
دیدار
Nahid
is on page 93 of 107
ناهید در دهان شب
سنگاب خواب که رویای آفتاب از آن سرریز می کند
امواج حلقوی که مرکزشان
لب ها و بوسه هایی است بی تمکین.
تک گویی تمام تپش های همزمان
انبوه شکل های گویا که در هم می تابند
سیالی پدیدارهای منظم
سیاره ای که در صدفی می انجامد
سیاره ای که از صدفی می آغازد.
یک دقیقه حضور
— Dec 03, 2016 07:37AM
Add a comment
سنگاب خواب که رویای آفتاب از آن سرریز می کند
امواج حلقوی که مرکزشان
لب ها و بوسه هایی است بی تمکین.
تک گویی تمام تپش های همزمان
انبوه شکل های گویا که در هم می تابند
سیالی پدیدارهای منظم
سیاره ای که در صدفی می انجامد
سیاره ای که از صدفی می آغازد.
یک دقیقه حضور
Nahid
is on page 79 of 107
ما در مجاورت های ساده
آهنگ خویش را
حس کرده ایم.
یک گفتگو
— Dec 03, 2016 07:31AM
Add a comment
آهنگ خویش را
حس کرده ایم.
یک گفتگو
Nahid
is on page 74 of 107
دریا شکسته است
ایوان کنار ساحل میدان
از هم گسسته است
سرها دوباره موجزنان می رسند
انگشت ها فرود می آیند با اشاره ی سنگین یخ
و چشم ها سبقت می گیرند از زبان ها
تا گام ها فرو لغزند
بر انحنای منجمد سنگ
سنگ شکسته خاطره ی واژه های خاموش
چشم گشوده از خلا بین سنگ های تاریک.
تابلوی یازدهم
— Dec 03, 2016 07:07AM
Add a comment
ایوان کنار ساحل میدان
از هم گسسته است
سرها دوباره موجزنان می رسند
انگشت ها فرود می آیند با اشاره ی سنگین یخ
و چشم ها سبقت می گیرند از زبان ها
تا گام ها فرو لغزند
بر انحنای منجمد سنگ
سنگ شکسته خاطره ی واژه های خاموش
چشم گشوده از خلا بین سنگ های تاریک.
تابلوی یازدهم
Nahid
is on page 37 of 107
دستی به نیمه تن خود می کشم
چشم هایم را می مالم
اندامم را به دشواری به یاد می آورم
خنجی درون حنجره ام لرزشی خفیف به لب هایم می دهد:
دستی به دور گردن خود می لغزانم
سیب گلویم را چیزی می خواسته له کند
له کرده است؟
جستجو
— Dec 03, 2016 05:38AM
Add a comment
چشم هایم را می مالم
اندامم را به دشواری به یاد می آورم
خنجی درون حنجره ام لرزشی خفیف به لب هایم می دهد:
دستی به دور گردن خود می لغزانم
سیب گلویم را چیزی می خواسته له کند
له کرده است؟
جستجو






