Nahid’s Reviews > آرایش درونی > Status Update
Nahid
is on page 93 of 107
ناهید در دهان شب
سنگاب خواب که رویای آفتاب از آن سرریز می کند
امواج حلقوی که مرکزشان
لب ها و بوسه هایی است بی تمکین.
تک گویی تمام تپش های همزمان
انبوه شکل های گویا که در هم می تابند
سیالی پدیدارهای منظم
سیاره ای که در صدفی می انجامد
سیاره ای که از صدفی می آغازد.
یک دقیقه حضور
— Dec 03, 2016 07:37AM
سنگاب خواب که رویای آفتاب از آن سرریز می کند
امواج حلقوی که مرکزشان
لب ها و بوسه هایی است بی تمکین.
تک گویی تمام تپش های همزمان
انبوه شکل های گویا که در هم می تابند
سیالی پدیدارهای منظم
سیاره ای که در صدفی می انجامد
سیاره ای که از صدفی می آغازد.
یک دقیقه حضور
Like flag
Nahid’s Previous Updates
Nahid
is on page 97 of 107
درها چگونه باز شد
درها چگونه بسته شد
با تو چه کس عبور کرد از این آستانه؟
خانه شکفت و دیدی در خویش
تنهایی از میان جمعیت می رود
جمعیت از میان تنهایی می آید.
شهری در آینه پیدا می شود
پا می نهی درونش و از خود عبور می کنی.
دیدار
— Dec 03, 2016 07:57AM
درها چگونه بسته شد
با تو چه کس عبور کرد از این آستانه؟
خانه شکفت و دیدی در خویش
تنهایی از میان جمعیت می رود
جمعیت از میان تنهایی می آید.
شهری در آینه پیدا می شود
پا می نهی درونش و از خود عبور می کنی.
دیدار
Nahid
is on page 79 of 107
ما در مجاورت های ساده
آهنگ خویش را
حس کرده ایم.
یک گفتگو
— Dec 03, 2016 07:31AM
آهنگ خویش را
حس کرده ایم.
یک گفتگو
Nahid
is on page 74 of 107
دریا شکسته است
ایوان کنار ساحل میدان
از هم گسسته است
سرها دوباره موجزنان می رسند
انگشت ها فرود می آیند با اشاره ی سنگین یخ
و چشم ها سبقت می گیرند از زبان ها
تا گام ها فرو لغزند
بر انحنای منجمد سنگ
سنگ شکسته خاطره ی واژه های خاموش
چشم گشوده از خلا بین سنگ های تاریک.
تابلوی یازدهم
— Dec 03, 2016 07:07AM
ایوان کنار ساحل میدان
از هم گسسته است
سرها دوباره موجزنان می رسند
انگشت ها فرود می آیند با اشاره ی سنگین یخ
و چشم ها سبقت می گیرند از زبان ها
تا گام ها فرو لغزند
بر انحنای منجمد سنگ
سنگ شکسته خاطره ی واژه های خاموش
چشم گشوده از خلا بین سنگ های تاریک.
تابلوی یازدهم
Nahid
is on page 37 of 107
دستی به نیمه تن خود می کشم
چشم هایم را می مالم
اندامم را به دشواری به یاد می آورم
خنجی درون حنجره ام لرزشی خفیف به لب هایم می دهد:
دستی به دور گردن خود می لغزانم
سیب گلویم را چیزی می خواسته له کند
له کرده است؟
جستجو
— Dec 03, 2016 05:38AM
چشم هایم را می مالم
اندامم را به دشواری به یاد می آورم
خنجی درون حنجره ام لرزشی خفیف به لب هایم می دهد:
دستی به دور گردن خود می لغزانم
سیب گلویم را چیزی می خواسته له کند
له کرده است؟
جستجو

