Setayesh The mermaid > Recent Status Updates

پرويز محبوبم...
من اين نامه را در حالي كه يك دنيا غم و رنج به روحم فشار می آورد براي تو مي نويسم من از ديـروز
تا به حال اشك ريخته ام چاره اي هم غير از گريه كردن ندارم.
پرويز. . . اگر بگويم كه بدتر و بداخلاق تر از فاميل ما در دنيا وجود ندارد دروغ نگفتـه ام.

"she who wanted so much more from life than she had been given?"

Till now this book has been a masterpiece for me

"This, then, is the story of Lolita in Tehran, how Lolita gave a different color to Tehran and how Tehran helped redefine Nabokov’s novel, turning it into this Lolita, our Lolita."

For nearly two years, almost every Thursday morning, rain or shine, they came to my house, and almost every time, I could not get over the shock of seeing them shed their mandatory veils and robes and burst into color.

ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود
نی نام ز ما و نه نشان خواهد بود
زین پیش نبودیم و نبد هیچ خلل
زین پس چو نباشیم همان خواهد بود

How close she had been to him just a minute ago, how important for his life! And now how alien and distant from him she had become!

ای دل چو نصیب تو همه خون شدن است
احوال تو هر لحظه دگرگون شدن است
ای جان تو در این تنم چه کار امده ای
چون عاقبت کار تو بیرون شدن است

Neil wouldn't kill himself! he loved living!

زود برگردید و زود من را بگیرید😭😂

"How about a study group?"
GOD I LOVE THAT OFFER

سیاست یعنی حرامزادگی

"من ایرانی ام.دلم برای مملکتم می‌سوزد اما ببین چه وضعی شده که ادم راضی می‌شود بیایند و بگیرند و از بدبختی نجاتش بدهند."

یعنی چی "اجازه میدم دانشگاه برین" لطف نکردی که اجازه ای اصلا قرار نیست دست تو باشه چه اجازه ای سن الله

_سلیقه ی خاصی تو کتاب خوندن داری؟

+ آره از کالین هوور یه دفعه سوییچ میکنم‌ به زندگی نامه شهید

_ Do you regret marrying him?

+ No i regret the choices he made, but i don't regret the choices i made

I'd almost rather him break up with me than lose respect for me

"My dad left when i was three i have no idea what he looks like"

"Mine too.Christams day"

"That explains the attitude"

یه جوری قرمز شدم و کتابو محکم بغل کردم و دارم رو تخت بالا پایین میپرم که کاملا مشخصه حالم یکم به طرز خطرناکی خوبه😭

i seem to be going through the motions of life without actually being aware of any of the motions

خودش از مرگ می ترسد ولی سبب مرگ دیگران را فراهم می اورد

پلوتارك گفته «: تو از من می پرسی چرا فيساقورس از خوردن گوشت حيوانات پرهيز می كرده، اما من برعكس از تو
سئوال می كنم كدام انسان اولين مرتبه جرئت كرد گوشت مردار را به دهان خود ببرد؟

جاست سیب زمینی سرخ کرده💅🏻

بهترین رمانی که تو تابستون ۱۷ سالگیم میتونستم بخونم‌ همینه قطعا فوق تینیج و so american ::)

امشب توهم تموم میشی :((( چرا کتابا باید تموم شن

He stared back like I was an advanced math problem he couldn't interpret

چقدر آشنا

هميشه غمناك و گرفته بود مثل اينكه منتظر بماند کی روضه خوان بـالای منبـر بـرود و او گريـه بكند

بقول خودشان یک پسر عفیف و چشم و دل پاک و مجسمه اخلاق پرورانیده بودند که بدرد دو هزار سال پیش میخورد

وسط جنگ فن فیکشن خوندن هم عالمی داشت برای خودش
از داستایفسکی تا فن فیکای واتپد

I'm having a really great time reading this while i shouldn't and i know it and even admit it LOL

Already obsessed

هیچ وقت فکر نمیکردم تو ۱۷ سالگی سورئال ترین تجربه زندگیم رو داشته باشم
دارم داستایفسکی میخونم و هر وقت سرم رو بلند میکنم میتونم موشک ها رو تو اسمون ببینم که از بالای سرم دارن رد میشن
و نمیتونم فرض کنم که این موشکا ستاره ان :) ...

نمیدونم...شاید من هنوز خیلی خام و جوون ام برای فهمیدن قلم داستایفسکی
شاید که نه...صدرصد
فکنم باید خیلی بزرگتر شم تا بفهممش