Saman’s Reviews > یادداشت‌های روزانه جلال آل‌احمد: جلد اول، از ۱۸ مرداد ۱۳۳۴ تا ۱۸ آذر ۱۳۳۷ > Status Update

Saman
Saman is on page 200 of 512
و این یکی دو روز «اسکندر مقدونی» هارولد لمب را دارم می‌خوانم، با ترجمه شفق، و واقعا که در ترجمه ریدمان کرده! باز هم گلی به جمال خودمان. واقعا گه زده. مردک احمق!
Jun 21, 2025 10:22AM
یادداشت‌های روزانه جلال آل‌احمد: جلد اول، از ۱۸ مرداد ۱۳۳۴ تا ۱۸ آذر ۱۳۳۷

17 likes ·  flag

Saman’s Previous Updates

Saman
Saman is on page 450 of 512
دیشب منزل احسانی بودیم، با ایرانی و ارجمند نامی و این زنکه متشاعره! اعنی فروغ فرخ‌زاد که آن شب خانه خودم پوستش را کندم. حشیش دادند، کشیدیم. یک سرچپق. و این اولین بار بود که می‌کشیدم. قبل از آن در بازدید شیرازی(دربند) شرابی زده بودم، آنجا هم تکرار شد و احساس کردم که باحشیش گیج می‌شوم.
Jun 25, 2025 10:57PM
یادداشت‌های روزانه جلال آل‌احمد: جلد اول، از ۱۸ مرداد ۱۳۳۴ تا ۱۸ آذر ۱۳۳۷


Saman
Saman is on page 410 of 512
و یکی دیگر معتقد بود که دعواهای نوع سوم، دعواهای مربوط به اعمال منافی عفت است. حتی زن‌ها از این بابت از شوهرهاشان شکایت می‌کنند. در شهر جنده خانه رسمی نیست. ناچار می‌شود قبول کرد که لواط رایج باشد. بهروز که می‌گفت 70 درصد مردها دچارند، البته اغراق می‌کرد. اهل اغراق است و جوان.
Jun 25, 2025 06:04AM
یادداشت‌های روزانه جلال آل‌احمد: جلد اول، از ۱۸ مرداد ۱۳۳۴ تا ۱۸ آذر ۱۳۳۷


Saman
Saman is on page 350 of 512
دومی مهری آهی بود که مقدمه‌ای بر قهرمان زمان ما لرمنتف نوشته بود که قرار است جزو کتاب‌های دربار در بیاید و آورده بود که ببینم مثل دفعه پیش مبادا بهش بگویم که نثرت بچگانه بود. نثر پدران و پسران تورگنیف اینطور بود.
Jun 24, 2025 09:42AM
یادداشت‌های روزانه جلال آل‌احمد: جلد اول، از ۱۸ مرداد ۱۳۳۴ تا ۱۸ آذر ۱۳۳۷


Saman
Saman is on page 300 of 512
به عقیده شخص فقیر، ملت‌ها وقتی به گوز گوز می‌افتند و مردمی وقتی از تخم می‌روند و بی کاره می‌شوند که در خوراک تجمل کنند. تجمل در خوراک غلات و تفنن در سفره، همیشه کار روحانی‌ها و خرپول‌های از کارافتاده و پیرمردهای بازنشسته بوده است و خواهد بود.
Jun 23, 2025 06:36AM
یادداشت‌های روزانه جلال آل‌احمد: جلد اول، از ۱۸ مرداد ۱۳۳۴ تا ۱۸ آذر ۱۳۳۷


Saman
Saman is on page 250 of 512
امروز توی واتیکان سیمین را نگذاشتند با آستین کوتاه برود و محصص کتش را در آورد روی شانه‌اش انداخت و به قدری سرد بود فضای کلیسا که لازم هم بود. چقدر مجسمه و چقدرح.... بازی‌های کلیسائی، درست مثل کربلا یا نجف، منتها خیلی بزرگتر.
Jun 22, 2025 09:00AM
یادداشت‌های روزانه جلال آل‌احمد: جلد اول، از ۱۸ مرداد ۱۳۳۴ تا ۱۸ آذر ۱۳۳۷


Saman
Saman is on page 100 of 512
بچه‌ها کجایید؟ بعضیا حضور روزانه داشتند ولی از شروع جنگ نیستند...لطفا یه آپدیتی بذارید و بگید که سالمید....مراقب خودتون باشید...سلامتی همتون رو از خدا میخوام...
❤️ ❤️ ❤️
Jun 16, 2025 01:41AM
یادداشت‌های روزانه جلال آل‌احمد: جلد اول، از ۱۸ مرداد ۱۳۳۴ تا ۱۸ آذر ۱۳۳۷


Saman
Saman is on page 100 of 512
قمارباز ترجمه از داستایوسکی که بسیار احمقانه ترجمه شده و معرفت(مدیر کتابفروشی و انتشارات معرفت) پدرسوخته هم چاپ دومش را در آورد و ما هم هر چه جز زدیم، فایده نکرد و دعوامان با او هنوز که هنوز است،از پارسال تا به حال در دادگستری است.مرده شور این وثوقی(وکیل) را ببرد که عرضه نداشت کارش را به نفع ما بگذراند.
Jun 15, 2025 11:28PM
یادداشت‌های روزانه جلال آل‌احمد: جلد اول، از ۱۸ مرداد ۱۳۳۴ تا ۱۸ آذر ۱۳۳۷


No comments have been added yet.