Saman’s Reviews > آزاده خانم ونویسنده‌اش یا آشویتس خصوصی دکتر شریفی > Status Update

Saman
Saman is on page 250 of 634
پس فقط اینو به من بگین، قلمچه کجاس؟
قلمچه نداریم، اسم محل نیس، یه جور حرف زدنه.
پس این تو یه جور حرف زدن مرده؟
نه، بچه‌آ اسم شلمچه رو گذوشن قلمچه، بس که دس و پا توش قلم شد، حتی سرم توش قلم شده.
Aug 13, 2024 07:50AM
آزاده خانم ونویسنده‌اش یا آشویتس خصوصی دکتر شریفی

20 likes ·  flag

Saman’s Previous Updates

Saman
Saman is finished
چه چیز زندگی، نکبت زندگی را جبران می‌کند جز رویا؟
Aug 15, 2024 12:25PM
آزاده خانم ونویسنده‌اش یا آشویتس خصوصی دکتر شریفی


Saman
Saman is on page 500 of 634
ای مسلمانان، هیچ درد در عالم بتراز فراق نیست صد هزار ضربت تیغ هندی با دل و جان دوستان آن نکند کی یک ساعت فراق دوستان کند. موسی کلیم می‌گوید: هزار جرعه زهر بی اختیاری در راه طلب حق نوش کردم، هیچ دردی به مذاق سر من تلختر از آن نیامد کی خضر مرا گفت:«هذا فراق بینی و بینک»
Aug 15, 2024 03:41AM
آزاده خانم ونویسنده‌اش یا آشویتس خصوصی دکتر شریفی


Saman
Saman is on page 450 of 634
ما را آبستن تشعشع خورشید می‌کند
و با جوانی ما ما را می‌بوسد
و اشکهامان را با دستمال بوسه از رنگ چشمهامان می‌گیرد
خودکار دیگری از غیب قلبهای بیشمارش را لای انگشتهای ما جا می‌دهد

حالا دوباره برو بنویس، می‌گوید
و در را همیشه مخفیانه تا نیمه باز می‌کند
و صورت بلندش زخم‌های کهکشانی ما عاشق‌ها را
رصد می‌بندد و ارتفاع سبز عسرت ما را می‌گیرد
خودکار را با زاویه به روی کاغذ برپا می‌راند
Aug 14, 2024 11:59PM
آزاده خانم ونویسنده‌اش یا آشویتس خصوصی دکتر شریفی


Saman
Saman is on page 380 of 634
زنی که انسان او را عمیقا دوست داشته باشد، هرگز واقعیت ندارد. و هر شهری که در آن انسان شکنجه و رویا و عمق عشق را درک کرده باشد، به اندازه‌ی همان زن، غیر واقعی است.
Aug 14, 2024 04:23AM
آزاده خانم ونویسنده‌اش یا آشویتس خصوصی دکتر شریفی


Saman
Saman is on page 335 of 634
من خواهم مرد، درد‌ها هرگز نخواهند مرد.
Aug 13, 2024 11:52PM
آزاده خانم ونویسنده‌اش یا آشویتس خصوصی دکتر شریفی


Saman
Saman is on page 210 of 634
حرفهای من برای فهمیدن نیست. این دستور نیست، قانون نیست، قرارداد نیست که بفهمی. این حس است و حس را فقط باید حس کرد.
Aug 13, 2024 03:06AM
آزاده خانم ونویسنده‌اش یا آشویتس خصوصی دکتر شریفی


Saman
Saman is on page 130 of 634
من جنون دارم .صبح ساعت چهار با تو دور پارک فرح می دوم و منتظر می شوم تا بیایند و من و تو را ببرند در سال 33 اعدام کنند.گاهی هم به جلو می دوم، می بینم آنهایی که در سال 33 ما را اعدام کردند در سال 58 اعدام می شوند.
Aug 12, 2024 10:08PM
آزاده خانم ونویسنده‌اش یا آشویتس خصوصی دکتر شریفی


Saman
Saman is on page 130 of 634
پرسیدند چه برداشتی از جبهه دارید؟ من جز خاک برداشتی نداشتم. روزی از برابر من ابراهیم گذشت با پسرش اسماعیل، و روزی قابیل را دیدم سرگردان. و گوشت جوجه تیغی در اینجا بوی ترکش و گوشت انسان می‌دهد. از میان کوه‌ها در تاریکی مردان مسلح می‌گذرند و در سنگر دیگر یکی پوتینش را می‌دوزد ودیگری تیمم می‌کند و سومی خوابیده است تا بعد همه با هم تکه تکه از باب الجنه وارد شویم.
Aug 12, 2024 06:40AM
آزاده خانم ونویسنده‌اش یا آشویتس خصوصی دکتر شریفی


Saman
Saman is on page 100 of 634
خواب نجاتش می‌داد، دستکم موقتا. خواب مشت‌هایش را می‌گذاشت روی شانه‌های او و فشارش می‌داد به پایین، تا جایی که فشار دادن ممکن بود. آن ته، یک گودی گمنام و تیره انتظارش را می‌کشید. آن مشت‌ها هنوز فشار می‌دادند و او می‌رفت پایین‌تر، پایین‌تر، پایین‌تر، دور از دسترس آگاهی‌های مصیبت باری که در بیداری تحمل ناپذیر بودند. و بعد رویاها به سراغش می‌آمدند و یا نمی‌آمدند.
Aug 12, 2024 06:36AM
آزاده خانم ونویسنده‌اش یا آشویتس خصوصی دکتر شریفی


No comments have been added yet.