مجید اسطیری’s Reviews > چون بوی تلخ خوش کندر: زندگینامهی فرهاد مهراد > Status Update
مجید اسطیری
is on page 22 of 304
خسرو لاوی درباره ی خلق و خوی فرهاد جوان چنین میگوید: «فرهاد خیلی کتابخوان بود. همیشه خورجینی همراهش بود پر از کتابهای قطور. بین تمام خواننده هایی که من میشناختم فرهاد فیلسوف خواننده ها به حساب می آمد. هیچ کدام از خواننده ها مثل فرهاد نبودند. هر وقت صبح زود جایی بودیم و صحبت دوستان گل انداخته بود فرهاد یکباره بلند میشد و به بهانه ای جمع را ترک میکرد تا نمازش را بخواند. با اینکه هیچ تعصبی نداشت، آدم معتقدی بود.»
— Jan 18, 2025 02:24AM
7 likes · Like flag
مجید’s Previous Updates
مجید اسطیری
is on page 77 of 304
وقتی مجری رادیو BBC نظر او را دربارهی نوع موسیقی ای میپرسد که در این دوره (سال 1369) از رادیو و تلویزیون ایران پخش میشود، فرهاد ابراز رضایت میغکند: «این رو خدمتتون عرض کنم که اولاً شما به هیچ عنوان این جا چیزهای مبتذل نمیشنوین. اکثر شعرهایی که این جا میشنوین از سعدی و جامی و البته این اواخر از سهراب سپهری هست. در این آب و هوا از شعر که کوچکترین ایرادی نمیتونین بگیرین...»
— Dec 16, 2025 08:54AM
مجید اسطیری
is on page 66 of 304
.
در اواخر تابستان ۱۳۶۰، اسفندیار منفردزاده که ایران را ترک کرده بود با منزل مادر فرهاد تماس گرفت و به فرهاد گفت همه چیز برای کار در خارج فراهم است و از او دعوت کرد برای خلق آثار جدید از ایران خارج شود و به او بپیوندد. همچنین به فرهاد هشدار داد که ممکن است در آینده اجازهی خروج از کشور را پیدا نکند و بهتر است تا دیر نشده دست به کار شود اما فرهاد پاسخ منفی داد.
— Dec 13, 2025 09:03AM
در اواخر تابستان ۱۳۶۰، اسفندیار منفردزاده که ایران را ترک کرده بود با منزل مادر فرهاد تماس گرفت و به فرهاد گفت همه چیز برای کار در خارج فراهم است و از او دعوت کرد برای خلق آثار جدید از ایران خارج شود و به او بپیوندد. همچنین به فرهاد هشدار داد که ممکن است در آینده اجازهی خروج از کشور را پیدا نکند و بهتر است تا دیر نشده دست به کار شود اما فرهاد پاسخ منفی داد.
مجید اسطیری
is on page 44 of 304
در اواخر اسفندماه ۱۳۶۶ با شروع حمله ی موشکی عراق به تهران کوچه ی آنها خالی از سکنه شد. یک روز که فرهاد روی چارپایه ایستاده و مشغول تمیز کردن شیشه ی پنجره بود، موشکی چند کوچه پایین تر از خانه شان فرود آمد و فرهاد از روی چارپایه پرت شد. پوراندخت به کمکش آمد و فرهاد که به زحمت سعی می کرد بلند شود، خنده کنان گفت: به کوری چشم صدام، عید امسال را خیلی باشکوه برگزار میکنیم...
— Dec 13, 2025 08:25AM
مجید اسطیری
is on page 11 of 304
خسرو لاوی: خوشش نمی آمد خودش را معروف کند. به او میگفتم اجازه بدهد از او پوستر چاپ کنم و او هم جواب میداد «پوستر چاپ کنی تا مردم ببرند بزنند به در مستراح؟» اگر جایی بودیم و مردم می آمدند ازش امضا بگیرند فرار می کرد. باور کنید از مردم خجالت میکشید. فرهاد معتقد بود یک خواننده ی سیاسی نیست. خودش را بیش تر خواننده ای اجتماعی میدید. خیلی نگران مردم جنوب شهر بود و از فقرشان گلایه داشت. منتقد جشن های 2500 ساله شاهنشاهی بود.
— Jan 16, 2025 06:33AM

