Saied Davoodi

Add friend
Sign in to Goodreads to learn more about Saied.

http://aghagol.blog.ir/
https://www.goodreads.com/aghagolme

Loading...
“در باب عشق ورزيدن نيز آن چه دانيم بگوییم. ندانم كه تو به جاى توانى آورد يا نه؟ كه با دل داورى كردن دشوار است.”
عنصرالمعالی کیکاوس‌بن اسکندربن قابوس‌, قابوس نامه
tags: love

Forough Farrokhzad
“كدام قله، كدام اوج؟
مگر تمامي اين راه‌هاي پيچاپيچ
در آن دهان سرد مكنده
به نقطه تلاقي و پايان نمي‌رسند؟
به من چه داديد ‌اي واژه‌هاي ساده فريب؟
و اي رياضت اندام‌ها و خواهش‌ها
اگر گلي به گيسوي خود مي‌زدم
از اين تقلب، از اين تاج كاغذين
كه بر فراز سرم بو گرفته است فريبنده‌تر نبود؟
چگونه روح بيابان مرا گرفت
و سحر ماه زايمان گله دورم كرد
چگونه ناتمامي قلبم بزرگ شد
و هيچ نيمه‌اي اين نيمه را تمام نكرد؟
چگونه ايستادم و ديدم
زمين به زير دو پايم ز تكيه‌گاه تهي مي‌شود
و گرمي تن جفتم
به انتظار پوچ تنم ره نمي‌برد
كدام قله كدام اوج؟
مرا پناه دهيد‌ اي چراغ‌هاي مشوش
اي خانه‌هاي روشن شكاك
كه جامه‌هاي شسته در آغوش دودهاي معطر
بر بام‌هاي آفتابي‌تان تاب‌مي‌خورند
مرا پناه دهيد اي زنان ساده كامل
كه از وراي پوست سر انگشت‌هاي نازكتان
مسير جنبش كيف‌آور جنيني را
دنبال مي كند
و در شكاف گريبانتان هميشه هوا
به بوي شير تازه مي‌آميزد
كدام قله كدام اوج؟
مرا پناه دهيد اي اجاق‌هاي پر آتش اي نعل‌هاي خوشبختي
و اي سرود ظرف‌هاي مسين در سياهكاري مطبخ
و اي ترنم دلگير چرخ خياطي
و اي جدال روز و شب فرش‌ها و جاروها
مرا پناه دهيد اي تمام عشق‌هاي حريصي
كه ميل دردناك بقا بستر تصرف‌تان را
به آب جادو
و قطره‌هاي خون تازه مي‌آرايد
تمام روز، تمام روز
رها شده، رها شده چون لاشه‌اي بر آب
به سوي سهم‌ناك‌ترين صخره پيش مي‌رفتم
به سوي ژرف‌ترين غارهاي دريايي
و گوشت‌خوارترين ماهيان
و مهره‌هاي نازك پشتم
از حس مرگ تير كشيدند
نمي‌توانستم ديگر نمي‌توانستم
صداي پايم از انكار راه برمي‌خاست
و يأسم از صبوري روحم وسيع‌تر شده بود
و آن بهار و آن وهم سبز رنگ
كه بر دريچه گذر داشت با دلم مي‌گفت
نگاه كن
تو هي‌چگاه پيش نرفتي
تو فرو رفتي...”
فروغ فرخزاد

“اگر بر کسی عاشق باشی، همه حسب حال خود مگوی؛ مگر این تو را خوش آید و دیگران را نیاید و هر سرودی در معنیِ دیگر گوی. شعر و غزل بسیار یاد گیر چون فراقی (شعری که در فراق معشوق گویند) و وصالی (برعکس قبلی) و ملامت و عتاب و رد و قبول و وفا و جفا و احسان و عطا و خوشنودی و گِله، حسب حالهای وقتی (بسته به اقتضای وقت) و فصلی چون سرودهای خزانی و زمستانی و تابستانی”
عنصرالمعالی کیکاوس‌بن اسکندربن قابوس‌, قابوس نامه

Nader Ebrahimi
“دردهايى هست كه مال همه است؛ و من آن دردها را هرگز پنهان نمى كنم؛ اما درد قلب، مال هيچ كس نيست به جز صاحب قلب...”
نادر ابراهیمی, درخت مقدس

year in books
Babak
168 books | 562 friends

nobody
722 books | 84 friends

fatemeh...
557 books | 271 friends


فؤاد
2,030 books | 3,616 friends

Azita R...
1,528 books | 370 friends

Raheleh...
1,633 books | 677 friends

Amin
1,475 books | 706 friends

More friends…

Favorite Genres



Polls voted on by Saied

Lists liked by Saied